او تکنیکهای سادهای هم برای افزایش نظم پیشنهاد میکند. مثلاً میگوید روی دیوار کاغذی بچسبانید و روی آن، زنجیرهای از خانههای مربعی ترسیم کنید. هر روز که کار عمیق خودتان را انجام میدهید، یکی از آن خانهها را سیاه کنید.
مدرسه کار و کسب ؛ سیدمحمد حسینی* – «کار عمیق» اصطلاحی است که “کال نیوپورت” برای توصیف «فعالیت های حرفه ای انجام شده در حالت تمرکز و بدون حواس پرتی که توانایی های شناختی شما را به حداکثر می رساند» ارائه کرده است.
هدف از کار عمیق، ایجاد ارزش جدید و بهبود مهارتهاست. دستیابی به این مسئله آسان نیست؛ اما دانشمندان علوم مغز و اعصاب عنوان میکنند که دقیقاً همین فشار برای سیمکشی مؤثر مغز ضروری است.
طرح مسئله
در پژوهشی که در سال ۲۰۱۲ مک گنزی انجام داد، گزارش شده است که بیش از ۶۰٪ از هفته کاری یک کارمند معمولی دانش ورز، شامل ارتباطات الکترونیکی و مرور اینترنت می شود؛ به صورتی که ۳۰٪ از این زمان صرف خواندن و پاسخ به ایمیل ها شده است . توجه پراکنده ای که این ابزارهای شبکه ایجاد می کنند، پدیده ای را به وجود می آورند که نویسنده آن را «کار کم عمق» مینامد. کار کمعمق متشکل از «تکالیف عاری از بار شناختی و دارای حالتی لجستیکی است که اغلب در حین حواس پرتی انجام می شوند.»
ارزش کار عمیق
کار عمیق دو ارزش اصلی را شامل می شود:
الف) توانایی یادگیری سریع
ب) توانایی تولید ارزش قابل توجهی که بر رقابت موجود در بازار شلوغ غلبه کند
اقتصاددانان برجسته درباره یک موضوع اتفاق نظر دارند که فناوری در حال تغییر ساختار اقتصاد ما است. کسانی که احتمال زیادی برای رشد و موفقیت آن ها وجود دارد، به سه دسته تقسیم می شوند:
1. افرادی که در کار با ماشین آلات مهارت دارند
2. افرادی که خودشان ماهر هستند
3. افرادی که میزان دسترسی به سرمایه در آن ها بالاست
چهار سبک مختلف برای کار عمیق
سبک اول: راهبانه
فرد اساساً سبک زندگیاش را عوض میکند. از جامعه فاصله میگیرد و احتمالاً جز با گروهی اندک در ارتباط نیست. ابزارهای ارتباطی را محدود یا حتی حذف میکند و در همهی تصمیمها و انتخابهایش به این نکته توجه میکند که فرصت داشتنِ خلوت، تمرکز فکری و انجام کار عمیق از او گرفته نشود.
سبک دوم: دو سبکی
به این شکل که شما در هر سال، چند هفته یا چند ماه را کاملاً از زندگی روزمره جدا میشوید و به کنجی خلوت میخزید و در آنجا با تمرکز کامل کارهایتان را انجام میدهید. سپس دوباره به دامن جامعه باز میگردید و روند عادی زندگی را دنبال میکنید.
اگر نویسنده یا محقق باشید، ممکن است بتوانید از چنین شیوهای استفاده کنید. او یونگ را به عنوان نماد این سبک مطرح میکند. یونگ خانهای روستایی در خارج از شهر داشته که زمانهایی که میخواسته کتاب بنویسد یا مطالعاتی عمیق انجام دهد، به آنجا پنا میبرده است.
سبک سوم: ریتمیک
در این سبک، زمان مشخصی را در طول روز به تمرکز و کار عمیق اختصاص میدهید. مثلاً فرض کنید اگر به یادگیری زبان انگلیسی علاقه دارید، هر روز صبح یک یا دو ساعت را به یادگیری زبان اختصاص میدهید و در این مدت، خود را از همهی عوامل حواسپرتی (موبایل، نوتیفیکیشن، حرفهای اطرافیان و …) دور میکنید.
او در اینجا تکنیکهای سادهای هم برای افزایش نظم پیشنهاد میکند. مثلاً میگوید روی دیوار کاغذی بچسبانید و روی آن، زنجیرهای از خانههای مربعی ترسیم کنید. هر روز که کار عمیق خودتان را انجام میدهید، یکی از آن خانهها را سیاه کنید و بکوشید که این زنجیره جایی گسسته نشود (وقتی میبینیم مثلاً برای ۱۰ یا ۲۰ روز متوالی، این زنجیره شکل گرفته، حیفمان میآید که با یک روز تنبلی، پیوستگی زنجیر از بین برود).
سبک چهارم: روزنامه نگاری
این سبک بیشتر مناسب افراد حرفهای است و دلیلی نام گذاری اش این است که روزنامهنگاران به خاطر ویژگی شغلی خود، معمولاً این امکان را ندارند که از پیش برنامهریزی کنند و دربارهی زمانهایی که میخواهند به کار عمیق بپردازند تصمیم بگیرند.
روزنامهنگار در میانهی کارها و رویدادها و حواسپرتیهاست. پس هر زمان که فرصتی پیش آمد و چند ساعت برای تمرکز در اختیار داشت، از همان ساعات برای انجام کار عمیق استفاده میکند. واضح است که برای این کار مغز ما به نوعی «قدرت سوییچ کردن» نیاز دارد. یعنی باید بتواند به محض فراهم آمدن شرایط، ذهن را خالی و خلوت کرده و به سرعت روی کار عمیقی که مد نظر دارد متمرکز شود. به همین علت، نیوپورت معتقد است که اگر تا کنون تجربهی کار عمیق نداشتهاید، احتمالاً نمیتوانید از این سبک شروع کنید
شش درس مهم برای سال از کتاب کار عمیق
درس اول: تا یک تکلیف را تمام نکرده اید، سراغ تکلیف جدید نروید. وگرنه شک نکنید که از پس تکلیف دوم نمی توانید به خوبی بربیایید.
درس دوم: تصمیم گیری در لحظه، انرژی شما را شدیداً تحلیل میبرد. به همین دلیل از یک روز قبل بهتر است بدانید که چه کاری را در کجا و چه زمانی به چه طریقی قراره انجام بدهید.
درس سوم: اگر در یادگیری مهارتی تازه کار هستید، نهایتاً برای یک ساعت در روز میتوانید کار متمرکز و عمیق انجام دهید. ولی اگر حرفهای باشید میتوانید تا چهارساعت متوالی به طور عمیق تمرکزتان را روی کار حفظ کنید. پس به تدریح میتوانید در کاری عمیق شوید و یک دفعه و بدون تمرین ممکن نیست.
درس چهارم: ذهن ما در حد فاصل کار عمیق نیاز به استراحت دارد؛ پیادهروی، یوگا، ورزش، وقت گذاشتن با خانواده و دوستان برای احیای انرژی مغز مؤثر است.
درس پنجم: در تمام مدتی که مشغول کار عمیق هستید موبایلتان را حتما از خودتان دور کنید.
درس ششم: ما از طریق انجام کارهای عمیق به معنا و مفهوم درست در زندگی میتوانیم دست پیدا کنیم. چون با انجام کار عمیق است که میتوانیم خودمان را به چالش بکشیم و از مرزهای فکریمان فراتر برویم و از شر منفینگری و افکار مزاحم خلاص شویم.