انسان می ماند که چه بگوید و چه بنویسد؟! آیا واقعاً بی خانمان بودن هموطنان مان -به حدی که مجبور هستند شب ها در اتوبوس بخوابند- “حاشیه” است؟ اگر بی خانمانی و بدبختی مردم حاشیه است، پس برای آقایان و خانم های مسوول چه چیزی متن و اصل است؟!
برگرفته ازعصر ایران؛ جعفر محمدی – مدتی است اخبار تلخ مربوط به اتوبوس خوابی برخی شهروندان در تهران مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است. آن طور که در رسانه ها آمده، هر شب تعدادی از مردم بی خانمان، با دادن مبلغ 25 هزار تومان، در اتوبوس های بی آر تی می خوابند.
انتطار می رفت مسوولان و در رأس آنها شهرداری تهران پیشگام حل این معضل شوند و از امکانات فراوانی که در دسترس دارند، برای کمک به این نیازمندان بهره ببرند.
با این حال، واکنش رئیس شورای شهر تهران، بسیار ناامید کننده بود. بنابر نوشته خبرگزاری ایلنا، مهدی چمران درباره اتوبوس خوابی در تهران گفته است: اینها بحث های حاشیه ای است و نمی خواهم به اینها بپردازم. قاعدتا اجازه چنین کارهایی را نباید داد اما کسی که در اتوبوس خوابش برد کاری نمی شود کرد.
انسان می ماند که چه بگوید و چه بنویسد؟! آیا واقعاً بی خانمان بودن هموطنان مان -به حدی که مجبور هستند شب ها در اتوبوس بخوابند- “حاشیه” است؟ اگر بی خانمانی و بدبختی مردم حاشیه است، پس برای آقایان و خانم های مسوول چه چیزی متن و اصل است؟!
می گویند حضرت علی (ع) در دوران خلافتش، هیچ شبی را به آسودگی نخفت چرا که بیم آن داشت در دوره افتاده ترین نقطه سرزمین اش، کسی گرسنه سر بر بالین گذاشته باشد. حالا مسوولی که داعیه دار پیروی از آن حضرت است، نگون بختی همشهریانش را که در فاصله ای نه چندان از او، شب ها را در اتوبوس می خوابند، بحثی حاشیه ای می داند و با کمال بی خیالی می گوید نمی خواهم به آن بپردازم!
به راستی اگر فرزند یا نوه آقای چمران هم اتوبوس خواب بود، بازم هم می گفت این یک مساله حاشیه ای است؟ یا فقط مردم و سایرین در حاشیه اند؟ (البته می دانم امکان ندارد نزدیکان مسوولان و خاصه آقازاده ها به چنین وضعی دچار شوند، برای تقریب ذهن نوشتم).
جالب است که جناب چمران این موضوع را در حد “خواب بردن برخی افراد در اتوبوس” تقلیل می دهد و می گوید: کسی که در اتوبوس خوابش برد کاری نمی شود کرد!
باید به جناب آقای رئیس که احتمالاً شب ها خواب راحتی دارد بگوییم این گونه نیست که این افراد در اتوبوس خواب شان برده باشند، بلکه آنها از سر نداری و ناچاری به اتوبوس ها پناه می برند و معلوم نیست روی صندلی های اتوبوس ها – و نه روی تخت ها و رختخواب های راحتی که همه داریم – چگونه خوابشان می برد و تا صبح چند بار از درد و کرختی پا و کمر و سر و گردن بیدار و جابجا می شوند.
و باز باید گفت که این افراد خواب شان نبرده، این شما مسؤولان هستید که خواب تان برده یا بدتر، خود را به خواب زده اید.
وانگهی اگر واقعاً همان طور که گفته اید نمی شود کاری کرد (آن هم برای معدودی اتوبوس خواب)، پس چرا اصلاً کاندیدا شدید و به شورای شهر رفتید؟! شما آنجا هستید که این مسائل را حل کنید؛ “نمی شود کاری کرد” را که همه می توانند بگویند!
ای کاش آقای چمران به جای پاسخ غیر مسؤولانه ای که داده است، گفته بود: “از این موضوع بسیار غمگین و شرمسارم که به عنوان رئیس شورای شهر نتوانسته ام کاری برای این هموطنان انجام دهم. از آنها و همه مردم ایران عذر می خواهم که کم کاری ما مسوولان باعث شکل گیری چنین پدیده ای شده است. قول می دهم تمام توان خود و شورا را برای حل مشکل این افراد به کار ببرم. یادم نمی رود که در ایام انتخابات که نیازمند رای بودیم با چه ادبیات مودبانه ای از مردم یاد می کردیم. قول می دهم با همکاری شورای شهر، شهرداری و سایر دستگاه های مرتبط تا … روز آینده مشکل این افراد با رعایت حرمت و عزت انسانی شان حل می شود.”
از این “ای کاش” ها، اما فراوان است!