کشورمان با ناترازی در حوزه انرژی مانند گاز و برق مواجه است و در آینده نزدیک این موضوع برای بنزین رخ خواهد داد که نیازمند راهکار است؛ کارشناسان برای خروج از این معادله پیچیده، راهکارهایی را ارائه میدهند اما معتقدند باید سیاست حکمرانی انرژی در کشور تغییر کند و با سیاست قیمتی نمیتوان مصرف را کاهش داد.
- کشورمان با ناترازی در حوزه انرژی مانند گاز و برق مواجه است و در آینده نزدیک این موضوع برای بنزین رخ خواهد داد که نیازمند راهکار است؛ کارشناسان برای خروج از این معادله پیچیده، راهکارهایی را ارائه میدهند اما معتقدند باید سیاست حکمرانی انرژی در کشور تغییر کند و با سیاست قیمتی نمیتوان مصرف را کاهش داد.
کشورمان با ناترازی در بخش انرژی مواجه است؛ البته به نسبت سرانه جمعیت، وضعیت جغرافیایی و تولید ناخالص ملی، شدت مصرف انرژی کشورمان در دنیا رکورددار است. به نحوی که در سال ۱۴۰۱، معادل بیش از ۳۰۰۰ میلیون معادل بشکه نفت خام که تقریباً کل انرژی منابع اولیه انرژی در کشور بوده است. رشد سالانه مصرف انرژی در کشور طی یک دهه گذشته بیشتر از رشد تولید انرژی بوده و شاخص شدت انرژی در کشور ۲ برابر متوسط دنیا و سه تا چهار برابر کشورهای توسعه یافته است.
حال ناترازی انرژی از موضوعات اصلی این روزهای کشور است. از این رو خبرگزاری جمهوری اسلامی میزگردی را با حضور «حامد صاحب هنر» کارشناس اقتصادی، «محمدطاهر رحیمی» کارشناس اقتصادی و «سید احسان حسینی» پژوهشگر حوزه انرژی برگزار کرد که در سه بخش منتشر خواهد شد و در ادامه بخش نخست آن را به شرح زیر مشاهده میکنید:
سیاست قیمتی راهکار نیست
ایرنا: با توجه به ناترازی انرژی در کشور و رشد مصرف، در حال حاضر میبینیم در تولید مصرف بنزین ناتراز شدیم؛ یعنی مصرف بنزین طبق گفته مسئولان برابر با میزان تولید بنزین است؛ البته برآورد میشود که با روند کنونی، مصرف بنزین در سال آینده ناتراز شود؛ با این حال چرا کشور به این مسیر افتاد که در حاملهای انرژی ناترازی ایجاد شده است؟
حامد صاحب هنر: مشکلی که ما در حوزه انرژی به طور خاص در دهههای گذشته داریم، این است که حکمرانی ما در این حوزه دچار ناترازی بوده است؛ یعنی اگر ناترازی در عرصه حوزه و تقاضا داریم، ناشی از ناترازی در سبک حکمرانی در حوزه انرژی است. اینکه مدام به فکر این بودیم که دنبال پروژههای بزرگ در سمت عرضه و با نگاه دولتی باشیم، این اشکال دارد. ما خودمان را از ظرفیتهای مردمی و بخش خصوصی و پروژههای کوچکی که افراد میتوانستند با سرمایههای خرد وارد آن شوند، محروم کردیم و برای حوزه مصرف و تقاضا هیچ متولی خاصی قرار ندادیم.
واردکننده بنزین میشویم
در نتیجه به اینجا رسیدیم که اولین دارنده ذخایر نفت و گاز دنیا هستیم ولی داریم واردکننده بنزین میشویم. با این روند چند سال دیگر هم واردکننده گاز خواهیم شد؛ یعنی از این پتانسیل عظیمی که خداوند در اختیار ما داده، به بدترین نحو ممکن استفاده کردیم یا اصلاً استفاده نکردیم.
از پتانسیل انرژی در حوزه روابط بینالملل استفاده نکردیم
کشوری مثل روسیه به اندازه مصرف ما در حوزه گاز به اروپا صادرات دارد و دیدید که در جنگ اوکراین انواع و اقسام تحریمها را به او تحمیل کردند، منتها در حوزه نفت و گاز نتوانستند این کشور را تحریم کنند؛ چون جرأت آن را نداشتند که فشار آنچنانی وارد کنند و روسیه به آن صورت تحریم نفتی نشد. یا قطر الآن در قضیه رژیم صهیونیستی، حامی جدی و اصلی حماس است، ولی در حوزه بینالمللی کسی به آن صورت حرف از قطر نمیزند. انگشت اتهام مدام به سمت ما نشانه میرود. چرا؟ چون قطر اولین صادرکننده الامجی دنیا است. با فاصله خیلی کم شاید بعد از استرالیا دومین صادرکننده باشد؛ لذا ما از این پتانسیلی که میتوانستیم مثل روسیه به مثابه یک ابزار از آن استفاده کنیم، در حوزه روابط بینالملل و در حوزه مسائل راهبردی منطقه استفاده نکردیم و داریم این ثروت بیننسلی را اینچنین میسوزانیم.
پس بحث ما فقط ناترازی و اینکه باید واردکننده شویم و تقاضای ما نسبت به عرضه فضونی پیدا کرده، نیست؛ بعضاً برخی میگویند شما میخواهید سراغ سیاستهای قیمتی بروید ولی ما و برخی دیگر میگویند سیاست قیمتی جواب نمیدهد و دنبال آن نیستیم. حتی بر فرض اگر کسی دنبال این هم باشد، در پاسخ اشاره میکنند که شما کشش قیمتی بنزین را حساب کردهاید؟ آیا اگر قیمت بنزین مثلاً سه برابر، چهار برابر، هر چه بشود، چقدر مگر قرار است که روی مصرف آن تأثیر بگذارد؟
خام سوزی جای ارزش افزوده را گرفته است
حرف درستی است. به خصوص در ایران چون ما برای بنزین جایگزینی نداریم و کششناپذیر است. برای خیلی از اقشار کالای ضروی به حساب میآید. مثل نان شب برای آنها لازم است و نمیتوانند مصرف خود را کم کنند.. خودروی برقی هم وجود ندارد و حمل و نقل عمومی هم توسعه نیافته است؛ ولی جدای از بحث عرضه و تقاضا، بحث این است که آیا ما از این پتانسیل (هم بنزین، هم گازوئیل و هم گاز) نمیتوانستیم بهتر استفاده کنیم؟ ما سال گذشته ۱۸ میلیارد لیتر در نیروگاههایمان مازوت و گازوئیل سوزاندهایم. امسال پیشبینی میشود به ۲۳ میلیارد لیتر برسد. این را ضربدر ۶۰ سنت کنید، چند میلیارد دلار میشود.
آیا ما نمیتوانستیم یک تمهیداتی بیندیشیم، در واقع بازی را طوری بچینیم که این مصرف گاز بهینه شود؟ زیرا پتانسیل صرفهجویی حداقل در گاز نسبت به بنزین بیشتر است. در خصوص گاز هر یک درجه مردم دمای محیط را در زمستان کاهش بدهند مثلاً به جای ۲۶ درجه روی ۲۵ درجه بگذارند، بین ۵ تا ۸ درصد صرفهجویی محقق میشود. ۵ درصد را شما نگاه کنید در پیک که ما ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون متر مکعب در روز داریم مصرف میکنیم، ۵ درصد آن یعنی میشود حدوداً ۳۵ میلیون، ۴۰ میلیون مترمکعب. یعنی معادل ۴۰ میلیون لیتر گازوئیل. ما داریم ۴۰ میلیون لیتر گازوئیل در نیروگاه میسوزانیم چون مردم انگیزهای برای صرفهجویی ندارند.
سیاست گذاری درست تنها راه نجات انرژی کشور
من در مقدمه بحث خود را خلاصه کنم. ما فقط نباید دنبال این باشیم که به لطائف الحیّلی مصرف کاهش پیدا کند و این ناترازی را پشتسر بگذاریم. باید دنبال یک سیاستی باشیم که در واقع از این پتانسیل به نحو احسن استفاده کنیم. خیلی از کشورها روی بنزین و حاملهای انرژی، به خاطر آن اکسترنالیتیهای منفیای که دارد نه تنها یارانه نمیدهند بلکه مالیات هم وضع میکنند.منبع:انرژی پرس